ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
به باد آویختم
یک سهم به معرفت افزوده شدم
وزن معنی گرفت
خاک فهمید
آی عناصر
وقت است
زمزمه باد در گوشم را
به ذات اشیا برسانید
به باد آویختم
یک سهم به معرفت افزوده شدم
وزن معنی گرفت
خاک فهمید
آی عناصر
وقت است
زمزمه باد در گوشم را
به ذات اشیا برسانید
ابری نیست
نابهنگام هم رگباری نشد
باغات
تا وسعت دیر خشکیدند
بیابان وزیدن گرفت
خورشید آسمان کساد
پیرامون خشک زمین را
به آتش کشید
اقیانوس ها
و دریاها
دهان گرم خود را
باز نمیکنند
تا زمستان نگاه کویر
ابری شود
و ببارد
تا توقف (دومینو)ی خشکسالی
انگار صداها
بعد از هزاره ای سکوت
به لحن کویر
بالا میایند از حنجره ها
تا در این مداومت خشکسالی
چون ابی
سیراب کنند
دشت رمنده از گل و گیاه را
خیزران استواری مردان کویر
دیگر
برای عبور از خشکسالی
تاب ارتفاع یافتن ندارد
مردان کویر
چون صداهاشان
هزاره ها را یاداور میشوند