ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
از نور خالی ام
در تاریکی تنهایی
نور میخواهم
به وسعت خورشید
به اندازه تمام پنجره های رو به آفتاب شهر
در درون تنهایی ام
تاریکی به سوی هر نور دشنه میکشد
حلقه وصل من به خدا کیست که
بگوید
یک تنها
نور ندارد
هوش من جارو شد
جاروی ذهن من
زباله های نطق دیگران را
ردیابی میکند
سرطان ذهنشان را
زباله های نطقشان را
بعد از ردیابی
با گامای استدلال خود
درمان میکنم
میخواهم به بادها دستور دهم
مورچه ها را به خدمت گیرم
تخت دل بلقیس ها را
کمتر از انی از قاب دل مردان بیرون بکشم
میخواهم سلیمان شوم
سوپر استار بلقیس ها شوم
با شعر خوشی بی وصف نصیبشان کنم
اسم شعر خود را دوپامین میگذارم
از عشق سرشار و از ایمان خالی شان میکنم
دلهایشان را خواهم دزدید
موج مکزیکی وجودم را فرا می گیرد
بی گناهم
چون خروس وجودم ذبح نشده
تو در دام طاووس حنجره ما نیفت
با دیدن دخترکی
زاغ وجودمان کاممان را نمناک میکند
بی تقصیریم
چون ما که یوسف نیستیم
ولی دوست داریم سرمدی کنیم
گاهی شبها با زوزه طوله سالهاست در روستایمان با صدای خروس بیدار نشده ام
گاهی شبها با زوزه طوله ها بیدار میشوم
حالا چند وقتی ست "علی شاه"اذان میگوید
گاهی با صدای اذان علی شاه بیدار میشوم
موتور پمپ آبی درست پشت خانه ماست
"مهدیه "را با ان میترسانند
اسمش تک تکی ست
بیشتر سال لحظه روشن شدن تک تکی بیدار میشوم
بیدار میشوم
حالا چند وقتی ست "علی شاه"اذان میگوید
گاهی با صدای اذان علی شاه بیدار میشوم
موتور پمپ آبی درست پشت خانه ماست
"مهدیه "را با ان میترسانند
اسمش تک تکی ست
بیشتر سال لحظه روشن شدن تک تکی بیدار میشوم